*فرهنگ ازنظر امام خمینی (ره)
در انـدیشة امام راحـــل (ره)، فرهنگ از گسترهای عمیق برخوردار است که در حـــوزة آن، همه رفتارها و نگـــــرشها تعریف میشوند.
اگرچه فرهنگ در اصطلاح خود، به مجموعة سنن و آداب و رسوم یک جامعه اطلاق میشود؛ اما در نگرش امام راحل(ره)، فرهنگ اسلامی فراتر از تعاریفی است که تاکنون از سوی دانشمندان و علما بیان شده است.
امام(ره) فرهنگ را کارخانه آدمسازی میداند:
((فرهنگ یک کارخانه آدمسازی است… فرهنگ سایهای است از نبوت.» ( صحفیة نور، ج ۶، ۲۳۶ـ۲۳۷
بدینترتیب، امام راحل (ره)، با این نگرش عمیق از فرهنگ اسلامی، اهدافی را برای آن ترسیم فرمودند که در نوعِ خود قابل توجه و اهمیت است:
۱- تضمین استقلال جامعه
۲- معرفی صحیح احکام اسلام
۳- مبارزه تا نفی کامل فرهنگ کفر
۴- خودباوری در سایه فرهنگ
۵- اصلاح ساختار نظام تربیتی
۶- مقابله با تهاجم فرهنگی
هر کدام را توضیحی هست که در ادامه خواهد امد
اما راهبردها و شیوههای تحقق اهداف فرهنگی از دیدگاه حضرت امام(ره)، باید بهعنوان یک دستورالعمل مستمر و دائمی بهکار گرفته شود.
تعلل در هر زمینهای میتواند بر اهداف فرهنگی جامعه خدشه وارد نماید. از این جهت، هدف فرهنگی منهای راهبرد فرهنگی، قابل تعقیب و دسترسی نخواهد بود.
مهمترین راهبردهای فرهنگی از نظر امامخمینی(ره) را میتوان به شرح زیر خلاصه کرد:
۱- قطع وابستگی فرهنگی
۲- دفاع همهجانبه از ارزشهای دینی
۳- تحول فرهنگی
۴- حضور مؤثر حوزة علمیه و روحانیت
۵- توجه به مراکز آموزشی و تبلیغی
۶- مشارکت فعال زنان
۷- توجه به جوانان و مشکلات آنان
۸- مبارزه با رفاهطلبی
برای این استراتژی های هشت تایی که عرض کردم هم توضیحاتی هست که به امید حق خواهم نوشت
۱ تضمین استقلال جامعه
امام راحل(ره)، مهمترین راه تضمین استقلال یک ملت و رهایی کامل آن از دام شیطنت دشمنان را، اصلاح و استقلال فرهنگ آن ملت میداند:
«قضیة تربیت یک ملت به این است که فرهنگ آن ملت، فرهنگ صحیح باشد.» صحیفة نور، ج۷، ص74
«ملت عزیز ایران و سایر کشورهای مستضعف جهان،اگر بخواهد از دام شیطنتآمیز قدرتهای بزرگ تا آخر نجات پیدا کنند، چارهای جزاصلاح فرهنگ و استقلال آن ندارند.» همان، ج ۱۵، ص ۲۶۷بهطوری که ملاحظه میشود،
تربیت صحیح از نظر امام راحل(ره)، بدون توجه جدی به فرهنگ اسلامی و شناسایی خطر هجوم فرهنگ بیگانه و انحرافات ناشی از آن، امکانپذیر نیست.
فلذا تا وقتی که یک ملت ویژگیهای استعمار و فرهنگهای وارداتی را نشناسد، هرگز از دام شیاطین رها نخواهد شد.
لذا آنچه که نظام تربیتی صحیح را تضمین میکند و در نهایت راه نفوذ سلطهگران را میبندد، فرهنگ سالم و آدمساز اسلام است.
2معرفی صحیح احکام اسلام
یکی از اهداف مهم در دفاع فرهنگی، ایجاد زمینههای سالم و مساعد به منظور عرضه و معرفی احکام اسلام است تاانسانها در جوامع مختلف بتوانند بدون ابهام و پیرایههای غرضآلود اسلام رابشناسند:«ما موظفیم ابهامی را که نسبتبه اسلام به وجود آوردند، برطرف سازیم. تا این ابهام را از اذهان نزداییم، هیچ کاری نمیتوانیم انجام بدهیم. ما باید خود و نسل آینده را وادار کنیم و به آنها سفارش کنیم که نسل آتیة خویش را نیز مأمور کنند این ابهامی را که بر اثر تبلیغات سوء چندصدساله نسبتبه اسلام در اذهان حتی بسیاری از تحصیلکردههای ما پیدا شده، رفع کنند… شما بایدخودتان را، اسلامتان را، نمونههای رهبری و حکومت اسلامی را، به مردم دنیا معرفی کنید؛ مخصوصاً به گروه دانشگاهی و طبقة تحصیلکرده.» ولایت فقیه، ص ۱۱8
باید این واقعیت را پذیرفت که یکی ازعوامل گرایش جوانان، بهویژه دانشگاهیان، به فرهنگ بیگانه و افکار انحرافی، بیجواب ماندن سؤالات و شبهاتی است که در ذهن آنان ایجاد میشود.
امام راحل(ره)، اعتقاد راسخ دارند که اگراحکام اسلام به طور منطقی و درست عرضه شوند، دانشگاهیان با آغوش باز از آن استقبال خواهند کرد:
«دانشجویان چشمشان باز است. شما مطمئن باشید اگر این مکتب را عرضه نمایید و حکومت اسلامی را، چنانکه هست، به دانشگاهها معرفی کنید، دانشجویان از آن استقبال خواهند کرد.» ولایت فقیه، ص ۱۱۸
۳ مبارزه تا نفی کامل فرهنگ کفر
بنا به شواهد مستدل قرآنی و روایی و تجربة تاریخ، تقابل بین فرهنگ کفر و ایمان، امری بدیهی و آشکار است.
مسلمانان چه بخواهند و چه نخواهند، درمیدان مبارزه حضور دارند و اگر به خود نیایند و ضربه به جبهة کفر وارد نکنند،قهراً باید ضربات پیدرپی جبهة کفر را دریافت کنند و این واقعیتی است که جای هیچ انکار و حتی تردید در آن وجود ندارد. به همین دلیل، امام راحل(ره) معتقد بودند که در عرصة فرهنگ، ما باید به جای قبول ضربه از دشمن، نخستین ضربه را وارد کنیم و از طرفی اعتقاد داشتند که اسلام به دلیل غنای فرهنگی، سرانجام پیروز میدان است.
بهطور کلّی امام راحل(ره) در زمینة فرهنگی عمیقاً به مبانی زیر پایبند بودند:
الف جهان تشنة فرهنگ اسلام است
امام راحل(ره) معتقدند که اسلام به دلیل غنای ذاتی و هماهنگی با فطرت انسانها،مورد توجه همة جوامع بشری است؛ بهعبارت دیگر همگان تشنة اسلام ناب هستند و این احساس نیاز، زمانی مشخصتر ظاهر میشود که حرکتی فراگیر علیه قدرتهای باطل از سوی مسلمانان آغاز شود؛ به طوری که فرمودند:
«امروز جهان تشنة فرهنگ اسلام ناب محمد(ص) است و مسلمانان در یک تشکیلات بزرگ اسلامی، رونق و زرق و برق کاخهای سفید و سرخ را از بین خواهند برد. جنگ ما، جنگ عقیده است وجغرافیا و مرز نمیشناسد و ما باید در جنگ اعتقادیمان، بسیج بزرگ سربازان اسلام را در جهان به راه اندازیم.» صحیفة نور، ج ۲۰، ص ۲۳۵
ب انتقال تجربه انقلاب اسلامی به جهان
امام راحل(ره) با اعتقاد به این که جهان امروز تشنة فرهنگ اسلام است، انتقال تجربة انقلاب اسلامی و شیوة مبارزه با دشمن را برای ملتهای دربند، شکوفههای پیروزی قلمداد کرده و فرمودند:«ما به تمام جهان، تجربههایمان را صادر میکنیم و نتیجة مبارزه و دفاع با ستمگران را، بدون کوچکترین چشم داشتی،به مبارزه راه حق انتقال میدهیم و مسلماً محصول صدور این تجربهها، جز شکوفههای پیروزی و استقلال و پیادهشدن احکام اسلام برای ملتهای دربند نیست. روشنفکران اسلامی همگی با علم و آگاهی باید راه پرفراز و نشیب دگرگون کردن جهان سرمایهداری و کمونیسم را بپیمایند و تمام آزادیخواهان باید با روشنبینی و روشنگری، راه سیلیزدن برگونة ابرقدرتها، و قدرتها خصوصاً آمریکا را بر مردم سیلی خوردة کشورهای مظلوم اسلامی و جهان سوم ترسیم کنند.» همان، ج۲۰، ص۱۱۸
ج قدرت برتر اسلام
امام راحل(ره) اعتقاد دارند در تقابل کفر و ایمان، قدرت برتر، اسلام است، و در این توانایی هیچ تردیدی به خود راه نمیدهند. به همین دلیل در کمال صراحت واطمینان فرمودند:
«من با اطمینان میگویم اسلام،ابرقدرتها را به خاک مذلت مینشاند. اسلام موانع بزرگ داخل و خارج محدودة خود رایکی پس از دیگری برطرف و سنگرهای کلیدی جهان را فتح خواهد کرد.» همان، ج۲۰، ص۱۱۸
د احیای هویت مسلمین و محرومین جهان
امام راحل(ره) با علم به توانایی اسلام در ادارة جوامع بشری، احیای هویت اسلامی وسرمایهگذاری در این زمینه را از وظایف جمهوری اسلامی ایران میداند:
«من به صراحت اعلام میکنم که جمهوری اسلامی ایران با تمام وجود، برای احیای هویت اسلامی مسلمانان در سراسر جهان سرمایهگذاری میکند و دلیلی هم ندارد که مسلمانان جهان را به پیروی از اصول تصاحب قدرت در جهان دعوت نکند و جلوی جاهطلبی و فزونطلبی صاحبان قدرت و پول و فریب رانگیرد.» صحیفة نور، ج ۲۰، ص ۲۳۸
بدینترتیب امامخمینی(ره) در جنگ عقیده، معتقد به مرز جغرافیایی نیست و مبارزه را لازمة عرضه و ظهور اسلام در صحنههای بینالمللی میداند. فلذا یکی از اهداف برائت ازمشرکین در مراسم سیاسی عبادی حج را تبلور قدرت متراکم جهان اسلام میداند و بهپیروزی اسلام بر فرهنگ کفر و شرک امیدوار است:«ما با اعلام برائت از مشرکین،تصمیم بر آزادی انرژی متراکم جهان اسلام داشته و داریم و به یاری خداوند بزرگ و بادست فرزندان قرآن روزی این کار صورت خواهد گرفت.» همان، ص ۱۱۸
امام راحل(ره) به هنگام ترسیم اهداف عالی اسلام، آنچه را که وظیفة خود میداند، باصراحت عمل میکند و در این رهگذر به واکنشهای منفی یا تعبیرهای نادرست دشمنان اعتنایی ندارد؛ بهطوریکه فرمودند:«در سیاست خارجی و بینالمللی اسلامی مان بارها اعلام کردهایم که درصدد گسترش نفوذ اسلام در جهان و کمکردن سلطة جهانخواران بوده وهستیم؛ حال اگر نوکران آمریکا، نام این سیاست را توسعهطلبی و تفکر امپراطوری بزرگ میگذارند، از آن باک نداریم و استقبال میکنیم.» همان، جلد۲۰، ص۲۳۲
ه عدم سازش با ظالمان
از آن جاکه هدفگیریهای امام راحل(ره) در همة زمینهها، منبعث از قرآن و سیرة انبیاء وائمه معصومین(ع) است، لذا ایشان سازشناپذیری با ظلم و ابرقدرتهای فاسد را میراث گرانبهای انبیاء دانسته و میفرماید:«آنهایی که به ما اشکال میکنند که شما چرا سازش نمیکنید با این قدرتهای فاسد، آنها از باب اینکه همه چیز رابا چشم مادی ملاحظه میکنند… آنها نمیدانند انبیای خدا چه رویهای داشتند، باظالم چهطور برخورد میکردند، یا میدانند و خودشان را به کری و کوری میزدند.سازش با ظالم، ظلم بر مظلومین است؛ سازش با ابرقدرتها، ظلم بر بشر است. آنهاییکه به ما میگویند سازش کنید یا جاهل هستند یا مزدور.» صحیفة نور، ج ۱۹، ص ۱۹ـ ۲۰
امام(ره)معتقدند که مسلمانان و محرومان جهان یا باید سیلی از ابرقدرتها دریافت کنند یا اینکه باید به آنان سیلی بزنند و راه سیلی زدن به ابرقدرتها را نیز به دیگران بیاموزند.بر این اساس، امام راحل(ره) در همینباره فرمودند:«من به تمام دنیا با قاطعیت اعلام میکنم که اگر جهانخواران بخواهند در مقابل دین ما بایستند، ما در مقابل همة دنیای آنان خواهیم ایستاد و تانابودی تمام آنان، از پای نخواهیم نشست؛ یا همه آزاد میشویم و یا به آزادی بزرگتری(که شهادت است) میرسیم. در هر حال پیروزی و موفقیت با ماست.» همان، ج۲۰، ص۱۱۸
امام راحل(ره) که همواره عشق به اسلام و شور حماسه وفداکاری در قلب و روح آسمانیاش میجوشید، دربارة خود چنین فرمود:«من خون و جان ناقابل خویش را برای ادای واجب حق و فریضة دفاع از مسلمانان آماده نمودهام و در انتظار فوز عظیم شهادتم. قدرتها و ابرقدرتها و نوکران آنان مطمئن باشند که اگر خمینی یکه و تنها هم بماند، به راه خود که راه مبارزه با کفر و ظلم و شرک و بتپرستی است، ادامه میدهد و به یاری خدا در کنار بسیجیان جهان اسلام، این پابرهنههای مغضوب دیکتاتورها، خواب راحت را از دیدگان جهانخواران و سرسپردگانی که به ستم وظلم خویشتن اصرار مینمایند، سلب خواهد کرد.» صحیفة نور، ج۲۰، ص۱۱۳
۴ خود باوری در سایه فرهنگ
اصولاًخصیصة خودباوری و اعتماد به نفس، که اساس استقلال کشور راتشکیل میدهد، در حوزة فرهنگ یک جامعه تبلور مییابد.
انسان تا خود را باور نکند، هرگز به استعداد و توانمندیهای ذاتی خود اطمینان پیدانمیکند و بهدلیل عدم اعتماد به خود، جرأت و جسارت دستیازی به کارهای عظیم راندارد و ادامه زندگی و پیشرفت را، تنها با تکیه بر دیگران میداند. کشورهای استکباری نیز به منظور غارت منافع کشورهای جهان سوم، همواره با تبلیغات گستره بهآنان القا کردهاند که بدون وابستگی و کمک کشورهای قدرتمند، قادر به ادامة حیات نیستند. درواقع این کشورها روحیة اعتمادبهنفس را از کشورهای عقبنگه داشته شده گرفته،آنها را مرعوب فرهنگ و تمدن خویش ساختهاند. اگر فرهنگ یک جامعه نتواند هویت ازدست رفته و حس اعتماد و خودباوری را در دل و جان مردم خود بدمد، هیچ گاه هیبت و نخوت قدرتهای بزرگ درهم شکسته نخواهد شد و وابستگی و اسارت، همواره میراث ملی و فرهنگی کشورهای ضعیف را بهیغما خواهد برد امام راحل(ره) فرمودند:«فرهنگ، اساس ملّت است؛ اساس ملّیت یک ملت است؛ اساس استقلال یک ملّت است و لهذا آنها کوشش کردهاند که فرهنگ ما را استعماری کنند… با تبلیغات خودشان ماها را ترساندند که از خودمان میترسیدیم؛ به خودمان اعتماد نداشتیم. اگر یک کسی مریض میشد، میگفتیم باید برود خارج؛ درصورتیکه طبیب داشتیم… باید ارتش ما را خارجیها اداره کنند؛ باید نفتمان را خارجیها بیایند اداره کنند… مغزهای ما را شستوشو کردند. اعتمادبهنفس را از بین بردند.» همان، ج۶، ص۴۰
۵ اصلاح ساختار نظام تربیتی
یکی از اهداف مهم انقلاب اسلامی در حوزة فرهنگ، اصلاح نظام تربیتی بر اساس مبانی و اصول اعتقادی اسلام است؛ زیرا برنامهریزی در محیط بستة خانواده یا مدرسه، به هر میزان که خوب و مفید باشد، در صورت بروز ناهنجاری های فرهنگی یا نفوذپذیربودن فرهنگ جامعه در برابر هجوم فساد و ابتذال اخلاقی، از داخل و خارج، همة تلاشهای تربیتی بههدر خواهد رفت.
فرهنگ،گسترة همه اعتقادات و نگرشها و رفتار فردی و جمعی افراد یک ملّت است. و به همین دلیل، درجهان کنونی دشمنان برای تهاجم به کشوری، فرهنگ آن کشور را بهترین بستر برای اجرای اهداف خود میدانند و پیش از هر اقدام نظامی در مرزهای جغرافیایی آن کشور، مرزهای فرهنگی آن را مورد یورش قرار میدهند.
بدینترتیب، فرهنگ همانندرودخانهای است که آب آن از مجاری مختلف به حوض منازل افراد میرود.
اگر آب اینرودخانه گلآلود شد، تنها با تصفیه و پالایش آب حوضچههای منازل، مشکل حل نمیشود.
باید علّت آلودهشدن آب رودخانه را پیدا کرد و درصدد رفع آن برآمد. هر انسانی دوستدارد که فرزندان جوان و نوجوانش درست تربیت شوند و از لغزشها و خطاهای فاحش به دورباشند.
تحقق این امر تنها به این نیست که در همه حال مراقب فرزندان باشیم؛ که این کار نه ممکن است و نه مفید.
باید ریشههای فساد را قطع کرد و راه نفوذ اندیشههای ناصواب و ویرانگر را بست و این مأموریت بزرگ بهعهدة فرهنگ جامعه است که با تقویت مبانی اعتقادی و اخلاقی جوانان سد محکمی در برابر امواج تهاجم دشمن برپا سازد. بنابراین تنها با فراگیرکردن مبانی اعتقادی و ارزشهای اخلاقی در فرهنگ جامعه میتوان سلامت افراد آن، بهویژه جوانان را تضمین کرده و از اسارت انواع وابستگی ها رهایشان ساخت. درد امروز جوامع، وابستگی روحی وخود باختگی در برابر بیگانگان است، و تنها دینباوری است که انسان رااز وابستگی به غیر خدا و خودباختگی نجات میدهد.
امام راحل(ره) در همین باره فرمودند:
«ما یک وابستگی روحی پیدا کردیم، این وابستگی روحی از همة چیزها برای ما بدتر است.» صحیفة نور، ج ۷، ص ۲۵
همچنین ایشان اولین گام در راه احیای فرهنگ، اصلاح نظام تربیتی جامعه وتضمین تحقق برنامههای اسلامی را ریشه کن کردن همة عوامل فساد میداند:
«اولین اقدام این است که همةعوامل فساد و مهمتر اینکه همة انگیزههای فساد در زمینههای اجتماعی واقتصادی وسایر زمینهها با کمال جدیّت باید ریشهکن شود.» همان، ج ۳، ص ۴۷
۶ مقابله با تهاجم فرهنگی
ملّتها را از تبادل فرهنگی بین یکدیگر، گریزی نیست و هیچ کشوری نمیتواند مرزهای کشورش را به روی ملّتهای دیگرببندد؛ اما امروزه بهدلیل انحصار وسایل ارتباطات و فنآوریدر کشورهای پیشرفته، این روند، به جریانی یک سویه بدل شده است.
استکبار جهانی به قصد نابودی هویت ملی و فرهنگی واستقلال کشورهای جهان سوم، بهویژه جهان اسلام، وارد میدان شده است و با در اختیارداشتن ابزارهایی نظیر ماهواره، حملات بیامان خویش را، هر آن توسعة بیشتر میدهد. چاره اندیشی برای دفع این خطر، خصوصاً برای جمهوری اسلامی که در نوک پیکان حملة دشمنان قرار دارد، امری ضروری و حیاتی است. در جوهرة تفکر امامخمینی(ره)، کار اصلی مقابله با تهاجم نیست؛ حملة مستمر و مداوم به همة ارکان وجودی استکبار جهانی،ویژگی اصلی و برجستة این اندیشه است.
آن بزرگوار خود در دوران عمر گرانمایهاش چنین عمل کرد و قدرت افسانهای استکبارجهانی را در هم شکست و شجاعانه میفرمود:«دست آمریکا و سایر ابرقدرتها تا مرفق به خون جوانان ما و سایر مردم مظلوم و رزمنده فرو رفته است. ما تا آخرین قطرة خون خویش با آنان شدیداً میجنگیم؛ چرا که ما مرد جنگیم. ما انقلابمان رابه تمام جهان صادرمیکنیم؛ چرا که انقلاب ما اسلامی است و تا بانگ لا اله الاّالله و محمد رسولالله(ص) بر تمام جهان طنین نیفکند، مبارزه هست و تا مبارزه در هرکجای جهان علیه مستکبرین هست، ما هستیم.» صحیفة نور، ج۱۱، ص۲۲۶
مصلحتگرایی و مماشات، یا نرمش از موضع ضعف، هیچگاه در تفکر فرهنگی امام راحل(ره) جایی پیدا نکرد و ایشان همواره با لحن عتابآمیز و نهیب ملکوتی خویش، زلزله بر کاخهای ستمگران و جهانخواران میافکند:
«قدرتها و ابرقدرتها بدانند که ما تا آخرین نفر و تا آخرین منزل و تا آخرین قطرة خون برای اعلای کلمه الله ایستادهایم و بر خلاف میل تمامی آنان، حکومت نه شرقی ونه غربی را در اکثر کشورهای جهان پایهریزی خواهیم نمود.» همان، ج۲۰، ص۶۱
امام راحل(ره) با اعلا م روشن اهداف انقلاب اسلامی و هجوم به دنیای کفر و استکبار، آنان را در لاک خود فروبرد. عدم درک بیانات پیامبر گونة امام راحل(ره) و ندانستن شیوة مقابله با آن،ابرقدرتها را درموضع انفعال و سردرگمی قرار داد؛ بهطوریکه با همة امکانات مادی و تکنولوژی، در برابر حملات فرهنگی امام راحل(ره) ایستادند؛ غافل از اینکه مرز نفوذ پیام الهی امام(ره)، دلهای تشنة حق و عدالت است.